متن آهنگ معین زد حست دروغه
ست دروغه و قصه دروغه و
امسال هم گذشت اما نبودی و
رفتی بدون من، تاریکه عید من
رفتی و بد زدی از ریشه قید من
سخته که از یادم بره، تنگه دلم واسه دلت
خاطرات با من گره خورده
آسمون بیادش زمین
تو هنوز بر این باوری که هرکی بره برده، ای
این مهم نبود واسه تو کی به جون خرید نازتو
اون که رفتی و سخت زمین خوردش، همم
اون هنوز تو پاییزه ها
هر یه برگ که میریزه با هر برگ می مُردش
سخته که از یادم بره، تنگه دلم واسه دلت
خاطرات با من گره خورده، همم
آسمون بیادش زمین
تو هنوز بر این باوری که هرکی بره برده، ای
این مهم نبود واسه تو کی به جون خرید نازتو
اون که رفتی و سخت زمین خوردش، همم
اون هنوز تو پاییزه ها
هر یه برگ که میریزه با هر برگ می مُردش (هر برگ می مُردش)
تو میری و صدات آهسته تر میشه
چشام میبینه و آهسته تر میشه
چه اجبار بدی، آینده ی تلخی
درونم ریشه کرد حسرت ولی بدخیم
گذشته حال من را ساخت در آینده
هنوزم گریه ی بارون به رفتار تو میخنده
تو تا کی در منی؟ این را نمی دانم
ببار باران، کویرم من
سخته که از یادم بره، تنگه دلم واسه دلت
خاطرات با من گره خورده، همم
آسمون بیادش زمین
تو هنوز بر این باوری که هرکی بره برده، ای
این مهم نبود واسه تو کی به جون خرید نازتو
اون که رفتی و سخت زمین خوردش، همم
اون هنوز تو پاییزه ها
هر یه برگ که میریزه با هر برگ می مُردش
واسه ,زمین ,رفتی ,نازتواون ,نبود ,خوردش، ,زمین خوردش، ,خرید نازتواون ,خوردش، همماون ,همماون هنوز ,پاییزه هاهر ,زمین خوردش، همماون ,هممآسمون بیادش زمینتو ,خورده، هممآسمون بیادش